سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   
 
نویسنده : رهگذر
تاریخ : پنج شنبه 92/9/28
نظرات


  ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود ،روی زمین افتاد و زمزمه میکرد. دوربین

رو برداشتم و رفتم بالای سرش. داشت آخرین نفساشو میزد .ازش پرسیدم :این

لحظات آخر چه حرفی برای مردم داری؟. با لبخند گفت:از مردم کشورم میخوام وقتی

برای خط کمپوت میفرستن،عکس روی کمپوت ها رو نکنن... گفتم : داره ضبط میشه

برادر یه حرف بهتری بگو .با همون طنازی گفت..

آخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده.

 

 



 
 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز